دعوا بر سر حجاب اجباری یا اختیاری نیست؛ دعوا بر سر ضوابط پوششی و مقرراتی است که قرار است از عفاف و اخلاق در جامعه صیانت کند و جامعه اسلامی را به سمت تعالی فردی و جمعی سوق دهد. حالا عدهای به بهانه مخالفت با حجاب اجباری، یا از سر ناآگاهی یا از سرعناد، در شهرهای به خصوص بزرگ، با پوششی حاضر میشوند که فراتر از هنجارشکنی، دهن کجی به عرف جامعه محسوب میشود. اما سوال اینجاست که آیا حجاب و مقررات پوشش فقط مخصوص ایران است؟
در همه کشورهای دنیا، حتی کشورهای سکولار، قائل به حدودی از حجاب اجباری هستند؛ در این کشورها، یا به صورت کلی یا به صورت موردی قوانین و مقررات خاصی در مورد پوشش افراد وضع شده و البته مجازاتهای جدی هم برای خاطیان در نظر گرفته شده است.
مقررات پوششی در سایر کشورهای دنیا
یکی از کشورهایی که به صورت جدی مورد توجه ایرانیان قرار دارد، کشور کاناداست. جمعیت ایرانیهای بسیاری هم در آن حضور دارند. در کانادا، هرگونه عدم پوشش و برهنه گرایی که خلاف عفتعمومی باشد، از نظر دادگاه به عنوان یک عمل ناخوشایند محسوب شده و میتواند با جریمه و مجازات همراه باشد.
در کشورهای اروپایی نیز حضور افراد به صورت برهنه کامل در خیابان و معابر ممنوع است؛ برهنهنمایی جز در سواحل مخصوص شنا ممنوع است و برای شخص میتواند مجازات در پی داشته باشد. البته با این وجود، حضور در مراجع رسمی و ادارات رسمی شامل ضوابط خاصی محسوب میشود. برای نمونه، حضور در کلیساها و اماکن مذهبی نیاز پوشش بیشتری است؛ به طوریکه زنان و مردان باید از پوشش شلوارک خودداری کرده یا از پوشیدن لباسهای برهنه و بدن نما در هنگام ورود به کلیسا پرهیز کنند. حضور در شهر واتیکان منوط به پوشش کامل برای مردان و زنان و حتی توریستها است و پوشاندن موی سر هم برای زنان در این شهر اجباری است.
در کشورهای حاشیه خلیج فارس هم مقررات به همین ترتیب است، در اکثر محلهای عمومیِ کشور امارات متحده عربی تابلوهایی برای نشاندادن لباس مناسب نصب شدهاند. لباس مناسب معمولا لباسیاست که از شانه تا پایین زانو را بپوشاند. پوشیدن لباس شنا در ساحل اشکالی ندارد، اما پوشاندن سینه اجباری است. در قطر هم لباس باید از شانه تا پایین زانو را بپوشاند و تنگ یا بدننما نباشد. همچنین کف پا نباید در معرض دید عموم باشد.
در آفریقا سختگیریها بیشتر است به طوریکه در سودان زنها باید در اماکن عمومی لباس بلند و جوراب بپوشند. همچنین داشتن آرایش زنانه برای مردان ممنوع است. در اوگانادا هم پوشیدن شلوارک یا دامن بالای زانو برای زنان ممنوع است و میتواند محکومیت در پی داشته باشد.
حالا با این توضیحات مشخص میشود که حجاب اجباری یا به تعبیر دیگر، رعایت مقررات اجباری در خصوص رعایت پوشش در اکثر کشورهای دنیا وجود دارد. البته کشورهایی هم مثل هلند و برخی ایالتهای اسپانیا هم وجود دارند که برهنگی کامل را بلامانع میدانند. البته عرف و نگرش مردم در هلند و اسپانیا بسیار متفاوت از سایر کشورها و حتی اروپاییها است. برای نمونه در هلند، مغازههایی وجود دارند که زنان را به عنوان یک کالا، در معرض فروش و عرضه قرار می دهند و وقتی در چنین کشوری، چنین عملی، قبیح محسوب نمیشود، برهنگی کامل هم امری عادی به حساب میآید. با این حال، کمتر کشوری را میتوان سراغ گرفت که رفتاری مانند هلند و اسپانیا در آن دیده شود.
جامعه دوستدار حجاب
مخالفت به حجاب اجباری که از موضوع پوشاندن موی سر در زنان آغاز شده بود، بعد از اغتشاشات نیمه دوم سال 1401 رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. چهره شهرهای بزرگ، کم به صحنههایی از برهنگی در حال تبدیل شدن است. موضوعی که در عرف جامعه ایرانی ناپسند بوده و هرگز مورد قبول افراد جامعه نیست. چه قشر متشرع جامعه که قائل به حجاب کامل شرعی و پوشش برتر هستند و چه قشر عرفی جامعه، هیچیک چنین رفتاری را نمیپسندند. در هرجامعهای، افراد حدی از پوشش را برای مصون ماندن خود و مصون ماندن دیگران از لغزش و آسیب پذیرفته و قبول دارند. در ایران که حجاب و پوشش جزو قوانین لازمالاجراست بدیهی است که در گذر زمان اعتقاد به این پوشش و تاثیر مثبت آن بیشتر شده است و جامعه با این گزاره به صورت فرهنگی خو گرفته است. بر همین اساس، در جدیدترین نتایج نظرسنجیهای پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و البته مراکز افکارسنجی دانشگاهی دیگر مشخص شده که نیمی از جامعه آماری موافق اصل تصمیم حاکمیت برای مقابله با بیحجابی هستند و چیزی بین ۷۰ تا ۸۰ درصد از جامعه معتقد به وجوب حجاب شرعی هستند. البته واقعیت این است که جامعه بین حجاب در معنای شرعی و حجاب عرفی تفاوت قائل است و آنچه از نتایج بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس نیز بر میآید این است که بخش اصلی جامعه شهری ایران، به حجاب عرفی معتقدند و تنها درصد کمی گرفتار بدحجابی شدید هستند.
حالا با نگاهی به آنچه که در دنیا میگذرد و آنچه که امروز در شهرهای بزرگ و البته بخشی از جامعه موسوم به «الیت بالاشهر» میگذرد، میتوان گفت، اصل حجاب در عرف ایرانی و فرهنگ اسلامی، قابل اغماض یا انکار نیست. فرهنگ جامعه، این رفتار برهنه گرایانه را چه در خصوص زنان و چه در خصوص مردان نمیپذیرد و معتقد به تعدیل آن است. اما در کنار فرهنگ عمومی جامعه، نهادهای فرهنگی جامعه نیز باید دست به کار شده و فرهنگ اصولی پوشش و حجاب را در جامعه بسط دهند تا جامعه خودش به کنترل خودش بشتابد.
ارسال نظرات